کرامات فاطمیه
رهایی از مرگ
جناب آیة اللّه حاج میرزا محمد رضا فقیه کرمانى پس از مراجعت به کرمان بناى مخالفت و مبارزه را با فرقه ضالّه شیخیّه را گذارد و یک کتاب بى نقطه علمى در ردّ آنان نوشت .
یک وقتى از مرحوم حاج سیّد یحیى واعظ یزدى براى تبلیغ و مبارزه بر علیه شیخى هاى کرمان دعوت کرد و آن مرحوم ، آن فرقه ضالّه را رسوا نمود. و مردم را به انحراف آنان متوجه ساخت ، شیخیها تصمیم قتل سیّد یحیى را گرفتندو با نقشه عجیبى از ایشان دعوت کردند که براى منبر به فلان منزل تشریف ببرند.
ایشان را برداشتند و به باغى در خارج از شهر بردند. سید در باغ احساس خطر کرد و دید در دام مرگ افتاده است ، و کسى هم از وضع او با خبر نیست . توسّلى به حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) پیدا مى کند و نماز استغاثه به آن
حضرت را مى خواند ومشغول خواندن یا مولاتى یا فاطمة اغیثینى بوده ، که دشمنان آماده مى شوند او را قطعه قطعه کنند، که یک مرتبه صداى تکبیر و فریاد مسلمانها بلند شده آن باغ را محاصره مى نمایند و از دیوار به درون باغ ریخته و حساب شیخى ها را رسیده و سید را رها مى نمایند، و با احترام به همراه مرحوم حاج میرزا محمد رضا کرمانى به شهر و منزل آوردند! از آیة اللّه کرمانى سؤ ال کردند که شما از کجا دانستید که سید یحیى در معرض مرگ و گرفتارى است ؟
فرمود: خوابیده بودم ، در عالم خواب حضرت طاهره ، فاطمه زهرارادیدم فرمودند: شیخ محمد رضا فوراً خودت را به پسرم سید یحیى برسان او را نجات بده که اگر دیر کنى او کشته خواهد شد.(1)
فاطمه خواندیمش از روز الست
رنگ اخلاصش به دلها صیقل است
فاطر ارض و سماوات است او
مصدر قاضى حاجات است او
ساکنان درگه عز و جلال
همصدا باذات حق در این مقال
اى محمّد(ص ) مصطفى بر تو نوید
کوکب رخشنده عصمت دمید(2)
منابع:
1 )مردان علم در میدان عمل،ج1،ص396
2 )شاعر، مریم اشرفی