وقتی حاج حسین بال های بهشتی اش را گشود
ترس، فرزند شک است و شک، زاییده شرک و این ترس و شک و شرک، راهزنان طریق حق اند. اگر با مرگ انس نگیری، ترس راه تو را خواهد زد و امام را در صحرای بلا رها خواهی کرد. شهید حسین خرازی را آن چنان انسی به مرگ بود که گویی هر لحظه آماده است تا آن را گرم در آغوش گیرد. بارها و بارها زمان و شهادت و محل دفنش را به دوستانش اعلام کرده بود. آنچه علمدار لشکر امام حسین علیه السلام را دلگرم می کرد، یاد شهد شیرین شهادت بود. او خوب می دانست که مقصد را در این عالم دلتنگی ها نمی توان یافت. حسین پیش از آنکه حسینی شود، عباسی شد و از آنجا که می دانست تا دستان ظاهر بریده نشود، بال های بهشتی نخواهد رویید، دست راست خویش را پیش کش یار کرد.