حیات ابوطالب
ابوطالب 75 سال قبل از بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ، در خاندانی بزرگ و شرافتمند و در خانه عبدالمطلّب چشم به جهان گشود. نامش را «عبد مناف» گذاشتند که بعدها نظر به این که فرزند اولش «طالب» بود، او را به کنیه «ابوطالب» خواندند. او در میان فرزندان عبدالمطّلب از امتیازات خاصی برخوردار بود و از این رو وصی و جانشین مخصوص پدر شد. وی در میان مردم نیز از شخصیت معنوی و اجتماعی والایی برخوردار بود.
آینه تمام نمای پدر
شرافت نسب و عظمت شخصیت و پرهیزکاری و پاک دامنی ابوطالب بر هیچ کس پوشیده نیست. او سیاست مدار، و در عین حال پرهیزکار بود و از شعر و شاعری بهره کامل داشت. وی چنان صفات کمال و امتیازات معنوی پدر را به ارث برده بود که گویا عبدالمطّلبِ دیگری است. او همچون پدر در مسیر آیین حنیف ابراهیمی قدم بر می داشت و وظایفش را به نیکوترین وجه انجام می داد.
وصیت
ابوطالب هنگام وفات همه بزرگان قریش و فرزندان عبدالمطّلب را فرا خواند و خطاب به آنان گفت:
«شما را به یاری محمّد وصیّت می کنم، زیرا او امین قریش و راستگوی عرب و واجد همه خصائلی است که من به شما سفارش کرده ام. دینی را که تبلیغ می کند، دل می پذیرد، مگر آن که قساوت و دشمنی مانع پذیرفتن آن شود…
پس ای گروه قریش، او را دوست بدارید و در جنگ ها از او حمایت کنید. به خدا قسم، هرکه او را بپذیرد، رستگار و هر که به تعلیمات او تن دهد سعادتمند می گردد».
غروب جان گداز
ابوطالب، حامی و پشتیبان دل سوز رسول خدا، آرام آرام به سوی سفر جاودانه خویش نزدیک شد؛ همو که تقیّه خداپسندانه و مماشات عالمانه اش با سران قریش نگهبان و نگه دار دین محمّدی بود. پس از گذراندن 85 سال عمر پربرکت خویش در راه دفاع از پیامبر و اسلام، در سال دهم بعثت در مکّه از دنیا رفت. مرقد مطهر ابوطالب در قبرستان «حجون» در مکّه قرار دارد که امروز به نام «قبرستان معلّی» و «قبرستان ابوطالب» نیز معروف است. قبرهای شریف عبدالمطّلب و ابوطالب و حضرت خدیجه علیهاالسلام ، در کنار هم قرار دارند.
—————–
پایگاه اطلاع رسانی حوزه