فاصله بگیرم و نمازهایم را اول وقت بخوانم از شدت سرما صورتش سرخ شده بود و بدنش می لرزید. لحظه لحظه برف و کولاک، بیش تر می شد. درمانده و مضطرب بود و نمی دانست چه بکند؛ هرکاری توانسته بود انجام داده بود. ماشین روشن نمی شد و تاکنون مرگ را در برابر… بیشتر »