نزول مائده از بهشت با دعای حضرت فاطمه (علیهاالسّلام)
بانو طیّبه، همسر سیّد حیدر(از اعیان علمای شیعه بوده) زنی پرهیزکار و نیک سرشت بود که ماه رجب، شعبان و رمضان را روزه می گرفت. یکی از شب های رجب، مهمانان، بی خبر بر آنها وارد شدند. آن بانوی محترمه به واسطه ی اشتغال زیاد پذیرایی، از افطار باز ماند. روزه اش را با آب باز کرد و قدری غذا برای سحر خود نگاه داشت. یکی از همسایگان مستمند که جز از این خانواده سؤال نمی کرد، به در خانه آمد و تقاضای خوراک نمود. سیّده به اطّلاع از فقر او، غذای خود را به او داد و نماز شب را خواند. مقداری آب خورد و در اتاق را بسته، چراغ را روشن گذاشت و خوابید.
هنوز نخوابیده بود که دید دو زن وارد شدند. یکی کوچک تر است؛ امّا مقامش والاتر است. بالای سر او نشستند و آن کوچک تر فرمود:
دخترک من! با پیری و نخوردن افطار و سحری چگونه روزه می گیری؟
عرض کرد:
فقیری آمد. خوراک خود را به او دادم.
پرسید: اینک چه میل داری؟
گفت: اگر ممکن باشد قدری آلو و نبات و شیرینی. دو کیسه ی سبز یکی آلو و دیگری نبات به او دادند، هر کدام تقریباً پانصد گرم. کیسه ها را گرفت و آنها بیرون شدند.
_____________
منبع:
فضائل الزّهراء، ص 75.